مقوله همجنس گرایی هیچ وقت برام عادی نشد. فیلم ها و سریال ها تلاش میکنند تا این موضوع رو عادی جلوه بدهند و برای همه جا بندازند ولی مهم نیست، میخ این ها تو سنگ من فرو نمیره. جوری به این قضیه تو فیلم ها پرداخت میشه که حس میکنی اوایل دهه سی و چهل و برخورد مردم با مقوله برابری سیاه ها و سفیدهاست و من در این مورد در دسته ی نژادپرست های مغز نخودی قرار میگیرم.اما حالا جدا از این که همجنس گرایی چه جوریه و این حرف ها و یا این شهره لرستانی چه جوری یهو بعد از ۵۰ سال فهمید که مرد تشریف داره و کلا مقوله جنسیت دیگه انگار از عالم قطعیت به عالم وهم و شک وارد شده رویکرد نظام با این قضیه برام خیلی جالبه.من در محیطی بسته، مذهبی و بسیار خشک تحصیل کردم و بزرگ شدم. موضوعی که خیلی زیاد برام جای سوال بود رواج وحشتناک عشق های بین دخترها و برخورد بالادست ها با این قضیه بود. این که جای برخورد با این مساله روی آتشش نفت هم میریختند! لامصب به شدت هم مسری بود. انگار که ارتباط با جنس مخالف گناه باشه و اون نیاز عاطفی رو اجازه دارند از هم جنس خودشون دریافت کنند. تو دانشگاه این موضوع بسیار رایج بود. اوج اون روابط و خلوص اون ها هم توی نمازخونه و وقت نماز شب بود. وقتی به فرمانده اعتراض کردم هیچ اقدامی انجام نداد. اون برای من مثالی آورد و خوب روشن کرد که تا پای جنس مخالف وسط نباشه، هیچ ایرادی نداره. فکر میکنم این تفکر در ذهن قشر بزرگی از مذهبی ها رایج باشه و وجود چنین استدلالی در اوایل نوجوانی حتی باعث تغییر میل جنسی اون ها به سمت هم جنس خودشون باشه که مثال عالی اون سعید طوسی و رضا ثقتیه. فکر میکنم این داستان در بسیاری از مسئولین و غیر مسئولین جاریه. واقعا تعقل و استدلال به راحتی میتونه در اختیار هر جریانی, ...ادامه مطلب