برادرم کتابی در مورد خواب آگاهی بهم داد. من تا نیمه خوندنمش. حوصله تمرین انجام دادن ندارم. گاهی یادم میافته و به خودم تو آینه نگاه میکنم و میپرسم آیا بیدارم؟ امروز دومین تجربه خواب آگاهی من اتفاق افتاد. وقتی میدونستم خوابم و کاری رو انجام دادم. اون کار چیزی نبود که میخواستم. من دوست دارم خودم کنترل کنم چه کاری میکنم. این بار میدونستم خوابم و مشمئز کننده ترین کاری که تو باورم ممنوعه اما گویا خیلی دوست داشتم انجام بدم رو دادم و تا آخرش هم پیش رفتم. نفرت انگیز بود و بسیار لذت بخش. به اوج لذت که رسیدم از خواب بیدار شدم. چرا باید این فعالیت کثافت رو انجام بدم! ناخودآگاه من واقعا باید مخفی بمونه.آیا واقعا این کار گناه نیست! این که توی خوابم کاری رو انجام بدم که تو واقعیت شنیع و ناپسنده. نمیدونم. ولی حس میکنم ناخودآگاهم نیاز به این تخلیه داشت.بیدار که شدم رفتم آرایشگاه، حالم گرفته بود. آرایشگرم پرسید خوبی؟ گفتم آره. بعد از مدتی گفت میشناسمت. حالت خوب نیست. یه لبخند تحویلش دادم. واقعا حالم گرفته است. بخوانید, ...ادامه مطلب
تو خانواده ما کسی دچار اختلال دوقطبی نیست. اما من هستم. امروز روز پرحرفیه، روز شادی، روز بی قراری، روز برنامه ریزی های طول و دراز، روز از پا دراومدن، امروز روز شیداییه.کاش توهم نبود. کاش واقعی بود. کاش افسردگی بعدش نبود. کاش اختلال و بیماری نبود.بهش آگاهم و کنترلش میکنم. آگاهی مهم ترین چیز تو زندگیه.حتی از امید هم مهم تره. چیزهای معدودی هستند که مهم هستند. سلامتی چه جسمی و روانی، ارزش وقت، امید، شعور و مهم ترینشون آگاهی. آگاهی به این که بیشعور هستی یا نه، خودخواهی یا نه، کار درست رو انجام میدی یا نه، به خودت اهمیت میدی؟ بخوانید, ...ادامه مطلب
امیدوارم هر چیزی رو از من به ارث برده باشید، این همه بیماری و اختلال های روانی رو از من به ارث نبرده باشید.امیدم، تا الان فهمیدم سه تا چیز رو از من به ارث بردی. حالت صورتت، ضعیف بودن چشم هات و اختلال , ...ادامه مطلب