پلن

ساخت وبلاگ

هیچ وقت حوصله ام نگرفت فیلم منبع کد رو ببینم. دیروز از تی وی دیدم. به این فکر کردم که هر جا تو زندگیم که سر چند راهی تصمیم قرار گرفتم اگر تصمیم دیگه ای گرفته بودم، زندگی ام چه شکلی بود؟ یعنی ممکنه دنیاهایی موازی این دنیای من با اثرات اون تصمیم ها وجود داشته باشه؟

مثلا اگر با پسری که دوستش داشتم ازدواج می کردم الان احتمالا یه بچه با چشم های سبز داشتم که اوتیسم شدید بود و من به این فکر می کردم که چرا تصمیم به بچه دار شدن گرفتم!

روزی بهاری تو ۲۵ سالگی، با یه خواستگار تو پارک لاله صحبت می کردم. ازم سوالی پرسید که تا حالا بهش فکر نکرده بودم. بهم گفت پلن تو برای زندگیت چیه؟

من تازه دارم به اهمیت پلن و برنامه برای زندگی پی می برم. آره. همیشه برام برنامه ریخته شده بود. اما حالا پلن دارم و این مثل داشتن نقشه وسط اقیانوس آرامه که بی نهایت مسیر برای انتخاب هست.

اولین برنامه ام اینه که دیگه بچه ممنوع.

دومی اینه که تا امیر آدم بشه و بتونم برنامه بریزم برای زندگیم، با پرایس اکشن مشغول خواهم بود.

سومی اومدن خواهرم با امید به پیشمه یا رفتن من پیش اون ها تا بتونم باز پیش پسرم باشم و البته در زمانم صرفه جویی بشه.

چهارمی اینه که درس بخونم وقتی بچه هام مدرسه رفتن جفتشون. میخوام کنکور بدم و تو رشته ژنتیک تحصیل کنم. تو چهل و پنج سالگی کنکور دادن ابلهانه به نظر میرسه.

فکر می‌کنم این پلن ۱۰ سال آینده من تو زندگی واقعی و بیرونی منه. البته که این ها برنامه های منه و واقعیت همیشه یه جور دیگه بوده.

تو سفر درونی من نمی تونم پلنی بچینم جز این که فکر کنم و بخوام که بهم لطفی بشه. شاید به من هم نگاهی شد! شاید عاشق شدم. شاید تونستم راهی رو پیدا کنم. شاید نجات پیدا کردم.

خواب...
ما را در سایت خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pastnow بازدید : 80 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 12:29