پسرهای گلم, امکان بودن شما توی این دنیا توسط من فراهم شد. جفت پدرهاتون علاقه ای به این بودن نشون ندادن. شور و اشتیاقی نداشتن و اگر میخواستم سقط کنم, جلوم رو نمیگرفتند.
اما من خواستم. من نگه داشتم. با این که جفتتون رو اگر فقط رسیدگی نمیکردم سقط میشدید همین جوری. با کلی آمپول و دکتر رفتن و مراقبت یکیتون رو هفت ماه و یکیتون رو هشت ماه تو شکمم بزرگ کردم و بعدش با تمام ناشی گری و به کمک اینترنت بزرگتون کردم.
این قصه ها به کنار, جرم و انرژی تو این دنیا عدد ثابتیه. یعنی امکان نداره این عدد اضافه یا کم بشه. این یعنی این بدن ما, یه جرم از اون عدد کل هست و بعد از مرگ و تجزیه شدن, باز تو چرخه می افته و هر قسمتش جایی میره, ممکنه بره و جزیی از آب بشه, ممکنه بره تو یه میوه و جزیی از بدن هر کسی بشه, همون طور که مولکول و اتم های بدن ما قبلا جزیی از چیزی یا کسی دیگر بوده اند.
اما روح ما, اون قسمت خدایی و یگانه وجودی تکرار ناپذیر ما, چیزیه که توسط من به شما انتقال داده شده. اگر سقط میکردم, به این دنیا نمی اومدید. بدنی موقت به شما داده نمیشد, و روحی برای شما نبود و شما وارد این بازی های روزگار نمیشدید, مرگ رو تجربه نمیکردید و همین جوری تا ابد
منظورم از گفتن این حرف ها اینه که ما از بین نمیریم. ما شروع شده ایم با هم خاطره ها ساخته ایم و مهم نیست دویست سال بعد کسی چیزی از ما یادش نباشه, لحظه های ما تا ابد هستن, تا نور هست, تا خدا هست.
دوستتون دارم
خواب...برچسب : نویسنده : pastnow بازدید : 122