روزهای گرمیه. مرداد برای من همیشه خبرهای خوبی داشته. امسال مرداد اما نه. حداقل خبر بدی نداشتم.
ارتباط با آدم ها برام سخته. دوست دارم با یک یا دو نفر نهایتا ارتباط داشته باشم. کسایی که از ارتباط باهاشون لذت ببرم. اما دور و بر من کلی آدم هست که باهاشون مجبورم ارتباط بگیرم.
البته که این اجبار رو متوجه می شن و این گوشه گیری رو به حساب تکبر یا غرور من می ذارن. دیگه نمیخوام به زور مودب باشم. هر وقت دلم خواست با هر کی دلم خواست تماس میگیرم.
محمد یکی از بدترین آدم هاییه که دیدم. نمیشه باهاش حرف زد. موجود نپز، تلخ و نچسبیه. به قول خودش، خدا کمکش کنه.
حال نوشتن ندارم. مطلب زیاده.
خواب...برچسب : نویسنده : pastnow بازدید : 115