این روزها

ساخت وبلاگ

۱) با بعضی ها که وقت میگذرونی، فقط وقتت نیست که تلف میشی، باهاشون آلوده میشی، به انواع رذایل اخلاقی، کثافتش رو کاملا حس می‌کنی، کلی انرژی از آدم می‌گیرند و بعد از رفتن اون ها تازه باید مشغول ترمیم خودت بشی. انگار واقعا کثیف شدن رو حس می‌کنم.
خودخواه نیستم ولی واقعا دم خور شدن با اکثریت برام بسیار سخت و آزاردهنده شده.

۲) برای سمیرا دوستی پیدا کرده ام. سعی می‌کنم برای سمیرایی که مادر نیست، خواهر نیست، همسر نیست فقط برای خود سمیرا. براش وقت هایی گذاشته ام و اون جوری که می‌خواد و لذت میبره زمان رو سپری می‌کنم. هر چند نامطلوب.

۳) مسخره است، این وبلاگ و نوشتن چقدر خالی ام میکنه.

۴) احتیاج به یک شجاعت دارم. تا چیزی رو بگم به کسی و نمی‌تونم. نمی‌دونم اصلا درسته بگم یا نه. این که چقدر به یکی حسادت کردم. کسی که من رو نمیشناسه. آیا درسته بهش بگم چقدر بهش حسادت کردم و سرمنشا افسردگی اول مهر من اون بوده؟

۵) تا زنده ام حرکت میکنم و تنها تمرکزم روی قدم بعدی ام خواهد بود و بس. هیچ وقت متوقف نمیشم و همیشه رو به جلو حرکت خواهم کرد.

خواب...
ما را در سایت خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pastnow بازدید : 133 تاريخ : شنبه 4 آذر 1402 ساعت: 19:43